او کار فیلمسازی را از دهه70 و در کشور اتحاد جماهیرشوروی(سابق) شروع کرد. دومین فیلم او «بردهعشق»(1976) در داخل و خارج کشور با واکنش مثبت هر دو گروه منتقدان و تماشاگران سینما روبهرو شد. وی در هر دو دوره تاریخ کشورش – قبل و بعد از دولت کمونیستها- جزو هنرمندان مطرح بوده است. فیلمهایش، هم گیشه را داشتهاند و هم نظر مثبت منتقدان را. قبل از فروپاشی شوروی در اواسط دهه80، فیلمهای «پیانوی مکانیکی»، «ابلوموف» و«پنجشب» را ساخت. در دوران دولت میخائیل گورباچف «چشمان سیاه» را کارگردانی کرد و پس از فروپاشی شوروی، فیلمهای «دوازده»، «آرایشگر سیبری» و «نزدیک به اون» نام او را به عنوان کارگردان بر خود دارند. «آفتاب سوزاننده2» دنبالهای بر فیلمی به همین نام است که در سال 1994 ساخته شد. این درام جنگی که اسکار بهترین فیلم خارجی سال را گرفت.
خود میخالکوف را در نقش یک افسر عالی رتبه ارتش سرخ به نام سرگئی کوتوف دارد که با سرویس مخفی استالین درگیر میشود. زندگی آرام او و خانوادهاش- که دختر کوچکش نادیا نقش مهمی در آن دارد- به واسطه این درگیری، تبدیل به یک جهنم میشود. در قصه قسمت دوم، سرگئی کوتوف که در یکی از گولاکها زندانی است، به واسطه بمباران منطقه توسط نیروهای ارتش هیتلری، موفق به فرار میشود. او به دستهای از پارتیزانهای روسی میپیوندد تا با ارتش متجاوز آلمان هیتلری مبارزه کند.
دختر او هم که حالا تبدیل به یک جوان شده، به عنوان پرستار در جبهههای نبرد مشغول خدمت است. به این ترتیب، آفتابسوزاننده2 یک فیلم ملی- میهنی است که در ستایش دلاوریهای مردم شورویسابق در مبارزه با ارتش هیتلری در دوران جنگ جهانی دوم ساخته شده است. فیلم با هزینهای حدود55 میلیوندلار، گرانترین محصول سینمایی کل صنعت سینمای روسیه است اما استقبال کم تماشاگران روسی از آن باعث شد تا در هفته اول نمایش فقط 3میلیوندلار فروش کند. تحلیلگران سینمایی، آفتاب سوزاننده2 را یک فیلم کم فروش ارزیابی میکنند که برخلاف اسلاف خود همچون قسمت اول فیلم و همچنین «دریاسالار» نتوانست انبوه تماشاگران را به داخل سالنهای تاریک سینما بکشاند.
- قسمت اول فیلم سال 1994 یعنی 16 سال قبل ساخته شد. چرا تولید قسمت دوم با این همه تأخیر شروع شد؟
زمانی که اولین قسمت آن را کارگردانی میکردم، قرار نبود قسمت دومی هم در کار باشد. برای همین در طول سالهای بعد، هیچوقت بحث تولید آن جدی نشد، اما یک روز، همینطور که مشغول انجام کارهایم بودم، ناگهان این فکر به ذهنم خطور کرد که میشود قصه زندگی افسر ارتش سرخ، کلنل کوتوف را همچنان دنبال و ماجراهای دختر او را هم پیگیری کرد. در نسخه اصلی، بحث اساسی تضاد و درگیری او با نیروهای استالینیستی بود و به هیچوجه بحث مربوط به جنگجهانی دوم و تهاجم نیروهای ارتش هیتلری مطرح نمیشد. از خودم میپرسیدم اگر قرار بر جنگ باشد، سرگئی کوتوف چه واکنشی از خود نشان خواهد داد و چه خواهد کرد؟ همین مسئله باعث شد تا کار نگارش فیلمنامه را شروع کنم و کلنل کوتوف را وارد یک سری ماجراجویی تازه کنم.
- رستم ابراهیم بکف چه نقشی در کار نوشتن فیلمنامه داشت؟
او دوست و همکار قدیمی من است و تمام کارهایم را با کمک او نوشتهام. ابراهیم بکف در نگارش فیلمنامه قسمت اول همکاری همهجانبه و با قصه و کاراکترهای آن آشنایی خیلی خوبی داشت. وقتی طرح اصلی قصه قسمت دوم را به او گفتم، او ذوق زده شد و استقبال کرد. او هم عقیده داشت میتوان دنباله خیلی خوبی برای این قصه نوشت. او همکاری نزدیکی در خلق قصهها و ماجراهای فرعی قصه داشت.
- در قصه قسمت اول دختر شما نادیا میخالکوف نقش بسیار مهمی داشت. ولی به نظر میرسد نقش او در قسمت دوم کمرنگتر شده است.
نمیتوان اینطور اظهارنظر و قضاوت کرد. در قصه قسمت اول یک جورهایی ماجرای برخورد پدر او با طرفداران استالین، از دیدگاه و نقطه نظر او ارائه میشود. در قسمت دوم هم سعی شده همین حال و هوا حفظ شود. در اینجا هم برخورد پدرش با نیروهای هیتلری تاحد زیادی از دریچه نگاه او مطرح میشود ولی نکته اصلی این است که کاراکتر نادیا در دومین قسمت فیلم، دیگر یک دختر بچه کوچولو نیست. او حالا دیگر بزرگ شده است و شاید به همین دلیل است که اینطور استنباط میشود که نقش و حضور او در قسمت دوم کمرنگتر شده است.
- تولید قسمت دوم را در سکوت شروع کردید و گفته میشود ساخت آن حدود 8سال طول کشید.
رسانههای گروهی حرف خودشان را میزنند و شایعهپراکنیهای خودشان را دارند. همیشه از جنجالهای هنری دور بودهام و فیلمهایم را دور از هیاهو و سروصدا میسازم. این کاری نیست که از آفتابسوزاننده2 شروع شده باشد. فیلمهای قبلیام هم در سکوت تهیه و تولید شدهاند. حالا نمیدانم چرا در مورد این فیلم، این مسئله تا این حد بحثانگیز شده است. در عین حال، وقتی میگویید تولید فیلم 8سال طول کشید، منظورتان چیست؟ آیا ما 8سال درگیر فیلمبرداری آن بودیم؟! خیر، جواب این سوال منفی است. از زمانی که فکر ساخت این فیلم به ذهنم رسید، تا زمانی که کار تولید آن تمام شود حدود 8سال طول کشید. بخش فیلمبرداری کار فقط چند ماه از زمان کل تولید را دربرگرفت.
- آیا موفقیت مالی و انتقادی درام جنگی و تاریخی دریا سالار (2008) ساخته آندرهکراوچوک، عامل مهمی در تولید فیلم شما نبود؟
خیر. دریا سالار حدود 3سال قبل تولید شد و یک سال قبل به نمایش عمومی درآمد. همانطور که گفتم بحث تولید آفتاب سوزاننده2 مربوط به زمانی قبل از تولید و نمایش این فیلم میشود. شاید تنها بدشانسی ما این باشد که دریاسالار کمی قبل از نمایش عمومی فیلم ما اکران عمومی شد و این تصور را در ذهن عدهای به وجود آورد که موفقیت این کار تاریخی و جنگی زمینهساز و الهامبخش ما در ساخت فیلممان بوده است.
- بسیاری از منتقدان سینمایی و حتی دستاندرکاران سینمای روسیه به رقم تولید فیلم اعتراض دارند. آنها میگویند با 55میلیوندلاری که برای تولید این فیلم اختصاص داده شد، میشد چندین فیلم سینمایی تهیه کرد.
من هم این حرفها را شنیدهام ولی چه جوابی میتوانم بدهم؟ هر فیلمی برای خودش هزینهای دارد. آفتابسوزاننده2 یک فیلم جنگی است که صحنههای نبرد و درگیری زیادی دارد. برای تولید آن نیازمند مقدار زیادی لوازم و مهمات جنگی و چندهزار نفر هنرور بودیم؛ همه اینها هزینه دارد. شما کدام فیلم جنگی را سراغ دارید که با هزینه اندکی ساخته شود؟ ضمن اینکه هزینه تولید، 42میلیوندلار شد و نه بیشتر.
- شاید یکی از دلایل سرازیر شدن سیل انتقادات عدم موفقیت مالی فیلم در نمایش عمومی آن بوده است. تحلیلگران اقتصادی سینما میگویند فروش کلی آن نمیتواند حتی هزینه تولید آن را تامین کند.
همیشه رسم بر این است که وقتی یک اتفاق ناخوشایند رخ میدهد، سیل انتقادات سرازیر میشود و همه سعی میکند یک جوری نغمه مخالف سر بدهند. همانطور که گفتید شاید اگر فیلم در نمایش عمومی فروش بالایی میکرد، بسیاری از این انتقادات مطرح نمیشد.
- اما سوای بحث موفقیت یا عدم موفقیت مالی آفتاب سوزاننده2 در جدول گیشه نمایش، منتقدان سینمایی آن را کاری سطحی و کم ارزش معرفی کردهاند!
من فیلمهای خودم را میسازم و کاری به دیدگاه و نظرات منتقدان ندارم. آنها میتوانند نظر خود را بدهند.طبیعی است که نظر آنها تغییری در فیلم به وجود نمیآورد. فیلم من همان چیزی است که ساخته شده است. نمیدانم اگر آفتاب سوزاننده2 در جشنواره کن یا مراسم اسکار موفقیتی به دست بیاورد، بازهم منتقدان همین نقدهای خود را تکرار خواهند کرد؟
- صحنههای اکشن قسمت دوم بیشتر و هیجانانگیزتر از قسمت اول است. دلیل خاصی داشت؟
هر فیلمی محصول زمان و شرایط خاص خودش است. بین2 قسمت اول و دوم فیلم یک فاصله 16ساله است. طبع و ذائقه تماشاگران در این سالها به شدت تغییر کرده و عوض شده است. در شرایط امروزی نمیتوان فیلمی را که متعلق به 20سال قبل است، به آنها ارائه کرد. طبیعی است که نسبت به آن از خودشان واکنش نشان دهند. به همین دلیل، سعی کردم قسمت دوم فیلم پرتحرکتر و هیجانانگیزتر باشد و صحنههای اکشن بیشتری را به خود اختصاص دهد. البته اجرای این کار چندان هم ساده نبود. همکارانم در بخش جلوههای ویژه باید صحنههایی را خلق میکردند که صنعت سینمای روسیه تا قبل از این شبیه آنها را به خودش ندیده بود.
- در صحنهای از فیلم، استالین هم دیده میشود. برای اینکه این صحنه را در فیلم خود داشته باشید، با مشکلی روبهرو نبودید؟
خیر. واقعیت این است که آن زمان استالین رهبر حزب بود. اگر فیلم اشارهای به او نمیکرد، یک جورهایی دست به تحریف تاریخ زده بودیم. اما او همان استالینی است که در قسمت اول فیلم دیده بودیم و فرقی نکرده است. قصه فیلم نوعی تقدیر از مردم و نیروهای ارتشی در نبرد دشوارشان با ارتش مجهز و مهاجم آلمان هیتلری است و قصد ستایش از هیچ رهبری را ندارد.
- هدف اصلیتان از ساخت فیلمی که قصهاش مربوط به یک تاریخ دور است، چه بود؟
به هر حال تاریخ مربوط به هر دورهای که باشد، همیشه ارزش بازگویی دوباره را دارد. سینمای تاریخی، بخش مهمی از سینمای کشور ماست و این ژانر همیشه در سینمای ما از اهمیت و اعتبار خاصی برخوردار بوده است. اما با آفتاب سوزاننده2 میخواستم به تماشاگران پیر و جوان آن یادآوری کنم که چقدر آدمهای خوشبختی هستند که توانستهاند از تندبادهای تند و سخت سیاسی جان سالم به در ببرند و زنده بمانند. وقتی تماشاگران فیلم را میبینم که با چه دقتی در حال تماشای آن هستند، لذت میبرم. آنها یک نفس راحت میکشند و انگار این حس را دارند که چقدر خوب است که میتوانند به راحتی در یک فضا و هوای آزاد تنفس کنند. این خوشبختی خیلی زیادی است.
رویترز